رز سیاه

واژه تنهایی واسه ام خیلی مبهم است

رز سیاه

واژه تنهایی واسه ام خیلی مبهم است

سخت نگیر

ش 

  

 در دنیا زندگی کن بی آنکه جزئی از آن باشی. همچون نیلوفری باش در آب، زندگی در آب بدون 

 

 غرق شدن در آب! زندگی به موسیقی نزدیکتر است تا به ریاضیات، ریاضیات وابسته به ذهن اند،   

 وزندگی در ضربان قلبت ابراز وجود می کند، زندگی سخت ساده است، خطر کن،وارد بازی شو،  

 

چه چیز از دست می دهی؟ با دست های تهی آمده ایم، وبا دست های تهی خواهیم رفت،  

فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند، تا ترانه ای زیبا بخوانیم، وفرصت به پایان خواهد رسید

آدم بزرگها یاد بگیرند

چیز که باید آدم بزرگها از بچه ها یاد بگیرند: 1- بچه ها گریه می کنند چون گریه کلید بهشته، 2- زمانی که قهر می کنند بعدش زود آشتی می کنند چون کینه ندارند، 3- چیزی که می سازند زود خراب می کنند چون به دنیا دلبستگی ندارند، 4- با خاک بازی می کنند چون تکبر ندارند، 5- خوراکی که دارند زود می خورند و برای فردا نگه نمی دارند چون آرزوهای دراز ندارند

*

خدا پرسیدم:خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جوب داد:گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو.ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن.زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید

*

 حقیقت انسان به انچه اظهار می کند نیست، بلکه حقیقت او نهفته در ان چیزیست که از اظهار ان عاجز است ، بنابراین اگر خواستی او را بشناسی نه به گفته هایش بلکه به ناگفته هایش گوش فرا بسپار

پرنده

پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی است

بالهایت را کجا جا گذاشتی؟ پرنده بر شانه های انسان نشست. انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت: اما من درخت نیستم. تو نمی توانی روی شانه های من آشیانه بسازی پرنده گفت: من فرق درخت ها و آدمها را خوب می دانم اما گاهی پرنده ها و آدم ها را اشتباه می گیرم. انسان خندید و به نظرش این خنده دار ترین اشتباه ممکن بود پرنده گفت: راستی چرا پرزدن را کنار گذاشتی؟ انسان منظور پرنده را نفهمید اما باز هم خندید پرنده گقت: نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است انسان دیگر نخند